معماری میان افزا (Architectural InfillDesign)
فهرست مطالب
معماری میان افزا (Architectural InfillDesign)
معماری میان افزا (Architectural InfillDesign) و بناهای میانافزا، براساس نظر نظریه پردازان، بناهایی هستند که در درون بافت و در میان سایر بناهای بجای مانده افزوده میگردند، بدین معنا که بناهای میانافزا پر کننده فضاهای خالی درون بافتها میباشند.
از لحاظ دوره زمانی ساخت این بناها با بناهای پیرامون خود همدوره نیستند به همین روی ویژگیهای متفاوتی را دارا هستند که این ویژگیها شامل ویژگیهای کالبدی، فضایی و معماری میباشند (مسعود، بیگزاده شهرکی،1392).
به زعم از گفتههای قدیری اینگونه بناها باید روح زمان حاضر را القاء کنند هم قابل تمایز از طرحهای تاریخی موجود باشند و هم در عین حال طرح آنها باید زمینه تاریخی که طرح در آن قرار گرفته است را مورد توجه قرار دهند (قدیری،1385).
معماری میانافزا به گونهای است که تمام ابعاد کالبدی، فضایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پیرامون خود را تحت تاثیر قرار میدهد.
بناهای میانافزا صرفا یک ساختمان نیستند بلکه نوعی از طراحی است که ابعاد کالبدی، فضایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زمینهی خود را تحت الشعاع قرا میدهد و زمانیکه با بناها و ساختمانهای مجاور ادغام میشوند یک کلیت واحد را بوجود میآورند که به آن شهر میگویند.
هرچند که گاهی بناهایی که در میان بافتهای تاریخی ساخته میشوند بسیار خلاقانه هستند اما بدلیل اینکه با بناها و محیط پیرامون خود همخوانی ندارد درک افراد را از محیط پیرامون خود دچار مشکل میکنند (جیحانی و ولی،1395).
طراحی در زمینههای تاریخی نیاز به شناخت عناصر فرهنگی، اجتماعی و تاریخی دارد چرا که این گونه طراحی نیاز به شناخت ومعرفت دارد و بر نوع معماری، تاریخ و فرهنگ آن زمینه تاثیرگذار خواهند بود (رازقی،1390).
بناهای میانافزا به عبارتی پلی است فرضی میان گذشته و آینده هر شهرکه مهمترین وظیفه آنها احیا و نگهداری از بافت تاریخی و انتقال آن به آینده میباشد. هماهنگی میان گذشته، حال و آینده در هر صورتی باید حفظ شود (حبیبی و مقصودی،1386).
ساختارهای جدیدی که در زمینه های تاریخی ساخته میشوند یکی از اصلیترین نیازها در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی میباشند. مناطق تاریخی نیازمند توسعه و حفاظت میباشند چرا که هم حفظ ارزشها در اینگونه بسترها حائز اهمیت است و هم تامین نیازهای معاصر جوامع ساکن در محدوده. ساختارهای جدید میتوانند بیانگر تاریخ هنر و معماری زمانه خود باشند و حیات و سرزندگی شهر به این نوع از طراحی وابسته است (شاه تیموری و دیگران،1391).
توسعه میان افزا
توسعه میانافزا برای اولین بار در سال 1976 در کنفرانس هبیتات در کانادا مطرح شد و در سال 1979 یعنی سه سال بعد رسما توسط انجمن املاک و مستغلات آمریکا به کار گرفته شد. در سال 1989 پس از گذشت ده سال بعد از برگزاری کنفرانس برانتلند به عنوان اولین سندی که به توسعه پایدار اشاره میکند منتشر شد.
در سال 1990 و متاثر از این سند گزارش سبز تهیه و در سال 1993 میلادی در دستور کار 21 سران انتشار یافت. این اسناد در راستای توسعه پایدار تهیه شدند ولی هر کدام بخشی از این مفهوم را توسعه دادند و آن را غنی ساختند. در پی این روند رو به رشد، توسعه میانافزا نیز که قبل از توسعه پایدار و حدودا در دهه 70 شکل گرفته بود نیز تکامل پیدا میکند (شریفیان،1389).
اهمیت و ضرورت عوامل اساسی در خلق بناهای میان افزا در بافت تاریخی
زمانی که اسم بافت در ادبیات معماری مورد استفاده قرار میگیرد ناخودآگاه ذهن فرد به سمت شهر سوق پیدا میکند چرا که شهر دارای عناصر مختلف و متفاوتی است که به آن یک کلیت واحد را می بخشد.
در حقیقت انسجام و یکپارچگی شهر زمانی تداوم مییابد که بین تمام قواعد، عناصر و اجزای تشکیل دهنده آن بافت، جاری باشد. اگر تنها یک عنصر از این قواعد پیروی نکند آن زمان است که شهر چهرهای نامتوازن و ناهمگون به خود میگیرد.
این شاخصهها به 3 دسته تقسیم میشوند: (مسعود، بیگزاده شهرکی،1392)
- پیوستگی کالبدی
- هماهنگی ظاهری
- وحدت معنایی
حیات و سرزندگی شهری به مردمانی که در آن زندگی میکنند وابسته است به عبارتی مردم در شهرها عناصر زنده شهری هستند. شهری دارای ارزش است که نیازهای ساکنین را به بهترین شکل برآورده سازد. پراهمیتترین امر برای حیات یک شهر گردآوری بیشتر ساکنین در محلههای داخلی مراکز شهرها میباشد.
بافتهای تاریخی در ایران دارای ارزش والایی هستند چرا که خاطرات جمعی، زیبایی شناختی شهری و هویت بخشهای شهری را به همراه دارند، هنوز هم بسیاری از بافتهای تاریخی مکان زندگی و امرار معاش هزاران نفر از شهروندان میباشد اما همانقدر که این بافتها دارای ارزش هستند نیز به همان اندازه بلایای طبیعی و غیرطبیعی آنها را تهدید میکند (قربانیان،1389).
بناهایی که در درون بافتهای تاریخی طراحی میشوند باید دارای تداوم تاریخی باشند چرا که در صورت وجود تداوم تاریخی شهر حالتی منسجم و یکپارچه میشود علی رغم اینکه ممکن است از لحاظ دوره زمانی بناها با یکدیگر متفاوت باشند اما وحدتی خاص باید بین این بناها حکمفرما باشد (جیحانی و ولی،1395).
درباره جیران کریمی صومعه
فارق التحصیل رشته معماری اسلامی در مقطع کارشناسی ارشد و رشته معماری در مقطع کارشناسی و عضو نظام مهندسی استان البرز
نوشته های بیشتر از جیران کریمی صومعه
دیدگاهتان را بنویسید