مهندس کست – قسمت دوم
قسمت دوم از مهندس کست
تاریخچه علم نقشه برداری
در طول تاریخ، بشر همیشه به دنبال این بوده که بتونه با استفاده از ابزارها، کارهای خودش رو ساده تر کنه و راحتر اونها رو به سرانجام برسونه.
با این که هزاران سال از اون زمان میگذره، هنوز هم ابزارهایی به وجود میان که هدفشون ساده تر کردن کارهاست و وقتی در موردشون میشنویم ما رو شگفت زده می کنن.
یکی از چالشهای بزرگ که انسان همیشه باهاش دست و پنجه نرم می کرده دونستن مبنایی برای اندازه گیری بوده.
از زمانی که بشر به این نتیجه رسید تا تعداد روزها رو بشمره یا فاصله محل زندگیش رو تا هر جایی که قصد رفتن به اونجا رو داشت اندازه بگیره، تا به امروز که قصد رفتن به منظومه های دیگه رو داره و فاصله ها رو براساس سال نوری میسنجه و دنبال چیزی برای پیشی گرفتن از زمان هست همیشه در حال ساخت ابزاری بوده تا توی این راه پر چالش کمکش بکنه.
سلام. به مهندس کست خوش اومدین. ممنونم که با تمام کمبود وقت، که این روزها برای همه یه مسئله مهم شده برای این پادکست و شنیدنش زمان میزارین.
اگر قسمت اول از این فصل رو گوش کرده باشین، می دونین که داریم در خصوص اندازه گیری و نقشه برداری بناهای تاریخی صحبت می کنیم و همونطور که قول داده بودم قراره تو این قسمت و قسمتهای بعدی در مورد علم نقشه برداری و ابزارهایی که تو این کار می تونه ما رو یاری کنه صحبت کنم.
تعیین زوایای افقی و عمودی، مشخص کردن طول، راه برای تعیین موقعیت در فضای پیرامون ماست. اما بدست آوردن این اطلاعات نیازمند حضور علمیه که با ریاضیات سروکار داشته باشه و اون علم نقشه برداریه.
این که چطور میشه زوایای افقی و عمودی رو اندازه گرفت و اینکه زوایا و طول چه نقشی در تعیین موقعیت دارند چالشیه که این روزا همه مهندسان باهاش درگیرند.
برای فهم دقیق این موضوع لازمه که کمی توی زمان به عقب بریم. البته این مقدار انقدرها هم کم نیست و بر میگرده به زمانی که بشر قصد کرد فاصله خودش رو نسبت به اشیاء پیرامونش اندازه بگیره. پس میخوایم سفری کوتاه بکنیم به تاریخ اندازه گیری و اتفاق هایی که رخ داد، تا ما امروز دستگاهها و ابزارهای مختلف اندازه گیری رو در اختیار داشته باشیم.
از زمانی که بشر از ابزار اندازه گیری تو کارهاش استفاده کرد و به این درک رسید که باید برای هر کاری از ابعاد و اندازه استفاده کنه، تلاش کرد تا وسیله ای رو خلق کنه که این کار رو براش انجام بده.
البته در ابتدا از ساده ترین مقیاسی که در اختیار داشت یعنی دست و پا استفاده می کرد. مثلا برای اندازه گیری طولهای کوچیک از وجب و یا پا و برای اندازه گیری چیزهای بزرگتر از فاصله میان آرنج تا انگشتهاش استفاده می کرد.
که البته هنوز هم در بعضی جاها از این روش استفاده میشه.(داخل پرانتز هم بگم که اندازه گیری با کف پا رو “فوت” میگن که مقیاس متریک هر فوت حدود 30 سانتی متره و هر متر تقریبا برابره 3 فوته).
از شواهد تاریخی بدست اومده از مصر، این روش اندازه گیری که تو فاصله زمانی 2300تا 2800 سال قبل از میلاد مسیح رایج بوده، Cubit نامیده میشده که برگفته از واژه لاتین Cubitum به معنی آرنجه، یعنی فاصله ساعد یک مرد از آرنج تا نوک انگشت میانی در حالت باز و کشیده.
واحد کیوبیت بعد ها بصورت یک کیوبیت سلطنتی از سنگ مرمر ساخته شد، که اگه بخواهم به واحد متریک امروزی اندازشو بگیم میشه حدودا 52 سانتی متر.
البته این کیوبیت به 28 قسمت کوچکتر تقسیم بندی شده بود که هر قسمتش تقریبا به عرض یک بند انگشت بود.
تو همون سال هایی که اولین اندازه گیری ها انجام می گرفت، رومی ها واحد اندازه گیری جدیدی رو به نام های UNICA و MILLE معرفی کردند UNICA معادل پهنای انگشت شست دست و MILLE مسافتی بود که یک سرباز رومی پس از برداشتن هزار گام که هر گام برابر با دو قدم بود طی می کرد.
البته اینو هم باید بدونید که چون تو اون زمان ساخت میله ای به این طول امکان پذیر نبود، اونها توافق کردن که یک مایل برابر با 1760 یارد باشه که خب ساخت یه میله یک یاردی امکان پذیر بود.
این روشهای اندازه گیری سالها بعد از میلاد مسیح هم ادامه داشت تا جایی که نیاز به واحدها و روشهای اندازه گیری به شدت احساس میشد. مثلا تو اوایل سده 5 هجری آنگلوساکسون ها در کشور انگلستان واحد های جالبی برای اندازه گیری طول داشتند. مثلا برای طول های کوچیک، از مقیاس دانه جو و اینچ استفاده می کردند. مقیاس اینچ از ابتدا به عنوان طول سه دانه جو که از سر انتهاییشون کنار همدیگه قرار گرفته بودند تعریف می شد. که در واقع برابر با پهنای انگشت شست دست بود.
نکته جالب توجه اینجاست، که در بسیاری از زبان ها واژه اینچ به معنای انگشت شصت دست بوده. برای اندازه گیری طول های بلندتر، بطور مثال طول یک قطعه زمین، هم از مقیاس gyrd یا rod استفاده می شد. این مقیاس برابر با 20 قدم معمولی بود.
هر چقدر که تو تاریخ به جلو میایم راههای مختلف اندازه گیری طول بین کشورهای مختلف به وجود می اومد و ازش استفاده
میشد. اما این روشها نه مبنای دقیقی داشتند و نه دقت درست و حسابی. مثلا اگر یه سرباز رومی قدش بلندتر از اون یکی بود یا پای یه سرباز کوچکتر از پای یکی دیگه بود، مبنای کل سیستم اندازه گیری رومیان میرفت زیر سوال.
اما بالاخره تو سال 1789 تو فرانسه، مردم و دانشمندان و حتی پادشاه به این نتیجه رسیدن که سیستم اندازه گیری موجود باعث شده که بیشتر کارها مثلا تجارت کشتی ها که از طریق دریا رفت و آمد می کردند به سختی انجام بشه. برای همین یه سیستم متریک رو طراحی کردند تا از این هرج و مرج، جلوگیری کنن و یه سیستم دائم برای اندازه گیری جایگزین کنن.
این سیستم یه سیستم کاملا اعشاری بود و زمان هم جزء این سیستم نبود. بر اساس این سیستم یک متر برابر با یک ده میلیونیوم محیط زمین بود.
این نکته رو هم باید بگم که این سیستم توسط نقشه بردارها در دهه 1790 اندازه گیری شد. اما یه مشکل این وسط وجود داشت. بخاطر بحران اقتصادی که اون دوران به وجود اومده بود، پادشاه فرانسه که اون زمان ناپلئون بناپارت معروف بود رو، ترغیب کرد که قانون مصوب جدید رو در سال 1812 لغو کنه و استفاده از سیستم قدیم رو مجاز اعلام بکنه و این کار به مزاج دانشمندای اون موقع خوش نیومده بود و می گفتند که این فرمان ناپلئون حکمی تنزل دهنده و سیستمی نامناسب است و خواستار حذف کامل سیستم قدیم بودند.
و این موضوع هم زیاد دووم نیاورد. چون تو سال 1814که ناپلئون عزل شد، رژیم سلطنتی بوربون که تحت سلطه لوئی هجدهم بود روی کار اومد، و مجددا سیستم طراحی شده رو تایید کرد و قبل از 1827 کل سیستم متریک از سوی دولتمردان فرانسوی مورد قبول واقع شد و در دهه 1840 به صورت قانونی اجباری در اومد.
در این زمان یک دانشمند بریتانیایی که عضو کمیسیون سلطنتی بریتانیا بود، آزمایش های جانانه ای برای اصلاح اوزان و مقادیر صورت داد. این دانشمند توماس یانگ اعجوبه بود. اون موقع یانگ وزیر امور خارجه جامعه سلطنتی و سرپرست تقویم نجومی دریایی دولت بریتانیا بود.
همچنین یانگ یکی از بزرگترین دانشمندای روشنفکر و با نفوذ بین فرانسوی ها بود. جالبه بدونین دانشمندای فرانسوی یانگ رو یکی از تنها هشت هم پیوندان خارجی آموزشگاه علمی خودشون می دونستند.
با وجود این همه همایتهای علمی که از طرف فرانسوی ها از یانگ می شد ولی یانگ قادر به حمایت از تصویب قانونی اوزان و اندازه های یکسان در بریتانیا نبود و یه جورایی اون رو قبول نداشت.
یانگ با بررسی های علمی و تاریخی که انجام داد نتیجه گیری کرد که به جای اینکه مثل دولتمردان فرانسوی یک سیستم رو به تمام کشور تحمیل کنه بریتانیایی ها باید تلاش کنند که اول دستیابی به استانداردهای صحیح و یکسان رو با مقیاسهای قانونی موجود آسون کنند و از طرف دیگه با تکثیر واژه نامه ها و لیست تعاریف صحیح و مقایسه این اصطلاحات با همدیگه فهم اونها رو برای همگان آسون کنند.
به قولی ایده یانگ این بود که شاید تحمیل یه استاندارد مشترک با دقت علمی، برای تمامی وزنها و مقادیر از لحاظ نظری خوشایند باشه اما از بین بردن مقیاس غیر علمی واقعا ناخوشاینده و بهتره که دولتمردا خودشون رو با عادتهای مردم وفق بدن تا اینکه خطر شورش عمومی رو علیه این ایدئولوژی جدید قبول کنند.
این موضوع تا اینجا ادامه پیدا کرد که در سال 1875 نماینده های 17 حکومت که باز هم بریتانیا بینشون نبود عهدنامه متر رو در پاریس امضاء کردند، و خواستار یکسانی دقت بین المللی در استانداردهای اوزان و مقادیر شدند. این کشور ها آرژانتین، مجارستان، بلژیک، برزیل، دانمارک، فرانسه، پادشاهای اتریش، آلمان، ایتالیا، امپراتوری عثمانی، پرو، پرتقال، روسیه، اسپانیا، سوئد، نروژ، سویس، آمریکا و ونزوئلا بودند. البته بریتانیا هم تو سال 1884 مجبور شد که این عهدنامه رو امضاء کنه.
باید اینو بدونین که این عهدنامه از نظر تاریخی یکی از مهمترین، عهدنامه ها مابین ملتها بوده که باعث شد دیوان بین المللی اوزان و مقادیر در سور نزدیک پاریس تاسیس شد. تا تحت نظارت بین المللی اوزان و مقادیر توسط همایش های عمومی وزن و اندازه های مختلف رو تایید کنند.
در دومین کنفرانس عمومی که تو سال 1960 برگزار شد، سیستم بین المللی یکاها که همون سیستم SI معروفه تاسیس شد. در حال حاضر میدونید که تمامی مقادیر براساس استانداردهای این سیستم سنجیده و اندازه گیری میشن. سیستم SI از هفت واحد اصلی تشکیل شده که شامل متر برای طول، کیلوگرم برای جرم، ثانیه برای زمان، آمپر برای جریان الکتریسیته، کلوین برای دمای ترمودینامیکی، مول برای مقدار ماده، و کاندلا برای شدت روشنایی میشه.
البته از این مواردی که توسط سیستم SI استاندارد سازی شده، تعداد زیادی واحد غیر اصلی SI هم بدست اومدند مثل هرتز برای فرکانس یا وات برای توان و درجه سیلیسیوس برای دما.
چیزی که عهدنامه متر و SI رو به موجودیت رسوند پیشرفت بی سابقه علم و تکنولوژی تو قرن نوزده و بیست بود. مقیاس هایی که هم گویای ظرافت دنیای اتمی و ریز اتمی بود و هم توانایی نشان دادن عظمت دنیای نجومی رو داشت. شاید شگفت زده بشید اگه بدونید این بازه از نظر بزرگی تا عدد 10 به توان 40 ادامه داره.
خب تا اینجا یه گشتی تو تاریخ زدیم و با تاریخچه اندازه گیری کمی آشنا شدیم. فهمیدیم که انسانهای اولیه چطور اندازه می گرفتن. مصریها و رومیها از چه روشی برای اندازه گیری استفاده می کردند. ناپلئون بناپارت چه نقش در تصویب قانون اندازه گیری داشت و سیستم بین المللی یکاها یا همون SI چطوری به وجود اومد.
حالا وقتشه کمی راجع به نقشه برداری بشنویم. نسل اول نقشه بردارها، انسانهای اولیه ای بودند که سعی می کردن جزییات پیرامونی خودشون رو به خاطر بسپرن و کم کم تصمیم گرفتن که این جزییات رو جایی ثبت بکنن. کسی چه میدونه شاید هدفشون دادن اطلاعات شکارگاهها و مناطق خطرناک و پناهگاههای اطرافشون به نسل بعدی بوده.
پس همونقدر که بشر همیشه تو فکر اندازه گیری بوده همونقدر هم تلاش می کرده تا تصویری از جایی که زندگی می کرده رو ثبت کنه. این تلاشها از اول با ابتدایی ترین وسایل و خط و نقشی نمادین، بر روی ماسه، برف و حتی دیوارهای غارها و پوست درختها ثبت میشد. بعدها موارد دیگه ای مانند صید و شکار، کوچ کردن از یک محل به محل دیگر، تعیین حدود مالکیتها، احداث کانالهای آبیاری و بسیاری مسائل دیگه باعث شد که نقشه بردارهای نخستین تصمیم گرفتن نقشههای مناسبی تهیه کنند.
مثلا نقشه ای بر روی خشت خام و توسط قبایل بابیلون تهه شده که رودخانه چند رشته ای و سلسه جبال و اراضی وسیع بابل رو مشخص و ثبت کرده. که مربوط به 4500 سال پیش بوده.
یا مأموران فرعون در مصر، هر سال پس از طغیان رود نیل، دشتها و زمینهایی که به زیر آب میرفتند رو مجدداً احیا و تقسیم بندی میکردند و پس از نشانه گذاری محدوده و مرزهای اونها، آماده سازی های لازم برای کشت و زراعت اهالی اون منطقه رو فراهم میکردند.
و می دونید که انجام این کارها مستلزم تهه نقشه است. نمونه نقشه های مصر باستان بر روی پاپیروس که کاغذی حصیری بود، به 3400 سال پیش تعلق داره که بر روی اونها کوههای دارای معادن، حوضها و استخرهای مخصوص شستشوی طلا، معابد و محل نگهداری اشیای قیمتی و همچنین نقاط مسکونی مشخص شده بودند.
تهه نقشه در یونان باستان هم از اهمیت بالایی برخوردار بود. در حد فاصل 2500 تا 3000 سال قبل، یونانیان از طریق دریا به سرزمینهای دوردست سفر میکردند. اون موقع تصور بر این بود که کره زمین مثل یک صفحه برآمده است و اعتقاد داشتند که زمین توسط اقیانوسِ رودخانه مانندی، محصور شده.
این موضوع رو میشه تو نقشه های 2500 سال قبل که بر روی صفحه ای مسی ترسیم شده بود مشاهده کرد. باید اینو بدونین که در یونان قدیم، تعیین شکل و اندازه قطعات زمین توسط هرون و بعضی از نقشه برداراری اون موقع انجام شده بود.
همینطور فیثاغورث در سال 528 قبل از میلاد در زمینه کروی بودن زمین و اراتوستن در سال 276 قبل از میلاد در مورد شعاع و محیط کره زمین، مطالعاتی انجام دادند و بطلمیوس نتیجه مطالعات اونها را در کتاب هندسه خودش تحت گردآوری کرده. این دانشمند نقشه مفصلی از کره زمین بدست آورده بود که در آن جهان به سه قسمت «المسحطی» به عنوان اروپا، آسیا و آفریقا تقسیم شده بود.
مهارتهای نقشه برداری، بعدها از یونان به روم منتقل شد. نقشه بردارای رومی برای اراضی، اسناد مالکیت تهه می کردند تا براساس ابعاد و اندازه زمین، میزان مالیاتی که شخص صاحب زمین باید بده رو تعیین کنند.
همچنین در روم باستان جنگهای متعددی با کشورهای همسایه و سایر کشورهای دوردست در جریان بود؛ برای همین نیاز به تهیه نقشه راهها برای اهداف جنگی و همچنین امور اداری، بیش از هر زمانی احساس میشد. ابعاد این نقشه ها، 7 متر طول و 33 سانتیمتر عرض داشتند.
نمونه هایی از نقشه های این دوران متعلق به 1700 سال قبل که مسیر حرکت از انگلستان به هند روی اونها ترسیم شده، توسط باستانشناسان پیدا شده. اما بعد از اینکه حکومت روم سقوط کرد برای مدتی پیشرفت نقشه بردارهاشون هم متوفق شد تا اینکه در سال 827 میلادی اعراب در شمال غربی بغداد شروع کردن به محاسبه محیط کره زمین.
و باید بدونید که بیشتر لغتها و اصطلاحات نقشه برداری که امروزه ازش استفاده میشه از اون دوران بوده. در قرون وسطی پیشرفتهای علوم دوران باستان به کلی فراموش شد.
تو پرانتز بگم که اگر نمی دونین قرون وسطی کی میشه باید بگم که به دوره ای از تاریخ اروپا از سده پنجم تا سده پانزدهم میلادی گفته میشه. معمولاً آغاز این دوران از سقوط امپراتوری روم غربی در سال 476 میلادی در نظر گرفته میشه و اتمام اون، دوران رنسانس و عصر کاوشها است.
به طور کلی تقسیم بندی فرهنگی تاریخ اروپا به ترتیب شامل عصر باستان، قرون وسطی و دوران مدرن میشه. خود دوران قرون وسطی نیز به سه عصر قرون وسطای آغازین، قرون وسطای میانی و قرون وسطای متأخر بخشبندی شده.
در قرون وسطی پیشرفتهای علوم دوران باستان به کلی فراموش شد، چون کلیسا ها علیه نظریات کروی بودن شکل زمین و تجسمات جهان شروع به مخالفت کردند. دانش و نظریات کروی بودن زمین به وسیله کلیسا محکوم شد و تحت تعقیب قرار گرفت و تجسم زمین به طور کامل به حالت وهمی و خیالی دراومد.
در آن زمان زمین را به شکل مربع مستطیل ترسیم میکردند که توسط اقیانوس محدود شده بود و بنا به تفکرات کلیسا در آن سمت اقیانوس سرزمینهایی وجود داشت که مردم نمیتونستند به اونجا دسترسی داشته باشند وبه همان بهشت موعود معروف شده بود. در این قرون نقشه به طور کامل تحت قیودات کلیساها دراومد و محدود به علوم و گفتار دور از واقعیت و فاقد پایه و اساس علمی شد .
به گفته اندرو رابینسون تو کتاب تاریخچه اندازه گیری، پیدایش علم نقشه برداری از قرن هفدهم و از زمانی که تعیین موقعیت با استفاده از مثلث سازی بر روی زمین انجام شد شروع شد. و در قرن هجدهم تعیین شکل زمین و اندازه گیری قوس نصف النهاری فرانسوی دقیقا همون زمان که دانشمندان فرانسوی تصمیم گرفتن تا قانونی برای متر کردن پیاده بکنن وارد این علم شد و در همین زمان بود که محققان و دانشمندای این علم با تحقیق و تفحص، نظریه نیوتن در خصوص شکل واقعی زمین رو تایید کردن و به این ترتیب شالوده نقشه برداری رو ریاضیات تشکیل داد.
به همه دوستان پیشنهاد می کنم که این کتاب رو بخونن چون اطلاعات بی نظیری رو بهتون ارائه میده. اسم کامل این کتاب تاریخچه اندازه گیری از جهان باستان تا عصر اطلاعاته و توسط خانم مریم توفیقی به فارسی برگردونده شده.
نام کتاب: تاریخچه اندازه گیری از جهان باستان تا عصر اطلاعات مولف: اندرورابینسون
مترجم: مریم توفیقی ناشر: سبزان
سال چاپ: 1395 تیراژ : 1000 نسخه
نوبت چاپ : دوم تعداد صفحات : 296
شابک 10 رقمی : X600117122 شابک 13 رقمی : 9786001171222
تا اینجا فهمیدیم که دانشمندای مصر و یونان و روم نقش زیادی تو تحول علم نقشه برداری داشتند اما باید بدونین که دانشمندان و ریاضیدانان ایرانی، هم همپای دانشمندای دیگه جهان در پی ریزی اصول علمی نقشه برداری و نقشه کشی فعالیتهای زیادی داشتند.
فعالیتهایی نظیر حفر کانال سوئز و تقسیم بندی کشوری در سده های ششم و هفتم پیش از میلاد در ایران باستان، گواه اینه که ایرانیان قدیم، اطلاعات مناسبی از سرزمینهای خود داشته اند و به صورت خطی و تشریحی نقشه هایی را تهه کرده بودند؛ اما متأسفانه تعداد زیادی از این منابع با ارزش که نقشه ها هم شاملشون میشد بعد از هجوم اعراب به ایران، نابود شد.
دیوان برید در اصل همین وزارت «دیوان برید» یکی دیگه از نمونه فعالیتهایی که لازم بود تا براش نقشه تهیه بشه، ایجاد راه امروزی به حساب میومد، نگهداری راهها، شاهراهها، چاپارخانه ها و همینطور تعیین مامورای ویژه نامه رسان و چگونگی انجام وظایف کارکنای چاپارخونه ها برای مبادله کیسه نامه ها و بسته ها و نگهداری اسب ها و شترهای تندرو با توجه به نیاز و ویژگی های شاه راههای کشور وظیفه این دیوان بوده و ایستگاه به ایستگاه در دفاتر دیوان برید نوشته میشده به طوری که در مرکز کشور مطلع بودند که مسیر فلان شاه راه چقدر بوده، چند تا چاپارخونه و کاروانسرا در کجا و در تو چه فاصله ای قرار داشته، و در هریک از اونها چند مامور و اسب و شتر برای نامه رسانی آماده بودند.
البته مواردی مانند فاصله و ویژگیهای ایستگاهها و رودخانه ها و پل ها و اطلاعات جغرافیایی اون مناطق هم تو این دیوان نوشته میشده. همینطور که قلمرو اسلام گسترش پیدا می کرد، نیاز به ایجاد یک شبکه پستی و شبکه ای از راهها بیش از هر زمانی در ایران احساس میشد و یکدستی زبان و مذهب باعث تشویق مبادلات بازرگانی میشد، چاپارخانه ها و راه ها توسعه پیدا می کردن و تعداد کتابهایی که به تشریح این موضوع می پرداختن هر روز بیشتر می شدند. همینطور سفر حج اشتیاق مسلمونا رو به سیر و سفر اضافه می کرد.
اون زمان سفر حج یکی از طولانی ترین سفرها به حساب می اومد و به همین دلیل بیشتر به یک سفر مطالعاتی و اکتشافی و بازرگانی تبدیل شده بود و مسافران اطلاعات گرانبهای جغرافیاییشون را که در طول این سفر به دست آورده بودند به رشته تحریر در می آوردن. در بین این مسافرها نقشه بردارهای متعددی هم حضور داشتند که می شه به ابن حوقل، مسعودی و ادریسی هم اشاره کرد.
اینها کسانی بودند که نقشه جهان را به تصویر کشیدند. از طرف دیگه مشخص کردن قبله و تعیین اوقات شرعی برای ادای فرائض دینی نظیر نماز و روزه هم به اهمیت علم نقشه برداری در میان مسلمونا اضافه میکرد.
یکی از مشهورترین دانشمندانی که خدمات زیادی رو به علم نقشه برداری کرده ، ابوریحان بیرونی (442-429 ق) بوده. اگه بخواهم به بعضی از کارهای این شخصیت بزرگ اشاره کنم باید بگم تعیین جهت قبله به وسیله تعیین مختصات طول و عرض جغرافیایی مکه و شهر موردنظر، و همینطور نحوه بدست آوردن زمان نمازهای پنجگانه براساس طول سایه ها، مشخص کردن زمان کسوف (خورشید گرفتگی) و خسوف (ماه گرفتگی) و علل آن بررسی نحوه رؤیت هلال ماه برای تعیین آغاز ماههای قمری به ویژه ماه رمضان .
اما نخستین سنگ بنای علم جغرافیای اسلامی، به وسیله محمدبن موسی خوارزمی بنا نهاده شد. او در کتابی تحت عنوان صورالارض که در نیمه اول قرن نهم میلادی به نگارش درآورد، اطلاعات بطلمیوس را اصلاح کرد. متأسفانه تعداد زیادی از نقشه هایی که خوارزمی در رسم اونها مشارکت داشته، از بین رفته و فقط 4 عدد از آنها باقی مانده که جزء کهن ترین نقشه های اسلامی شناخته شده، هستند.
همزمان با نقشه هایی که ابن حوقَل از جهان رسم کرد، گونه جدیدی از نقشه های جغرافیایی که شبیه نقشه راهنماست و حاوی اطلاعات اقتصادی و اجتماعی میباشد، به وجود آمد. ابن حوقل اطلس اصطخری را تکمیل کرد و در نقشه او کناره ها به صورت قوس یا خطوط مستقیم و جزایر و دریاهای بسته مانند دریای خزر و دریاچه آرال به صورت دایره مشخص شده اند .
اگه نمیدونید اصطخری کیه باید بگم ابواسحاق ابراهم بن محمد فارسی اصطخری مشهور به کرخی جغرافیدان و نقشه نگار برجستهٔ ایرانی در سده 4 ه. ق/ 10 م است. نام او برگرفته از شهر باستانی اصطخر در استان فارسه که یکی ار آثار مهم وی کتاب صور الاقالیمِ که در مورد جغرافیای عربستان، شمال آفریقا، خلیج فارس، اندلس، مصر، شام، بیتالمقدس، خوزستان، فارس، کرمان، سند، آذربایجان، ارمنستان، طبرستان، دیلم، دریای خزر، خراسان، سیستان، ماوراءالنهر با رسم نوزده نقشه بحث کرده جالبه بدونین این کتاب در سال 1839 در آلمان به چاپ رسید.
در این میان خواجه نصیرالدین طوسی هم آثار نفیسی در باب ریاضیات داشت که به علم نقشه برداری کمک زیادی کرد. مثلا در کشفالغناء که در خصوص علم مثلثاته قضیه های هندسه و مثلثات کروی به تفضیل توسط او بررسی شده. البته خواجه نصیرالدین طوسی بنیان گذار رصدخانه ای تو مراغه هم بوده که از نظر ابزار رصدی تو اون دوران بسیار پیشرفته محسوب میشده.
اما شروع نقشه بردای معاصر ایران از زمان مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر، بنیانگذار مدرسه دارالفنون بود. نقشه در سال 1329 هجری شمسی از همین مدرسه رسم شد و کم کم توسط دانشجویان دارالفنون از نواحی گوناگون ایران هم نقشه هایی تولید شد.
یکی از دانشجوهای این مدرسه که عبدالرزاق بغایری نام داشت، نزد نجمالدوله و نجمالملک به یادگیری ریاضیات و نقشه برداری پرداخت و به پایه گذار نقشه برداری جدید ایران، تبدیل شد. او کارهای مفید متعددی را انجام داد؛ از جمله اینکه از سال 1268 تا 1274 هجری شمسی به تهیه نقشه ایران مشغول بود. همچنین فعالیت زیادی در زمینه نقشه برداری داشت که متأسفانه به دلیل بروز جنگ جهانی اول ناتمام ماند.
و بالاخره هم باید بگم که سنگ بنای یک ساختمان رسمی نقشه برداری در سال 1300 هجری خورشیدی در ایران گذاشته شد و در ستاد ارتش اون موقع شعبه نقشه برداری و نقشه کشی تشکیل شد و چهارده سال بعد در سال 1314 به دایره جغرافیایی تغییر نام پیدا کرد.
در سال 1335 اداره جغرافیایی ارتش به منظور تهه نقشه های بزرگ مقیاس و کاداستر در جهت رفع نیاز در برنامه های عمرانی و شهری، تحت نظر سازمان برنامه و بودجه، تشکیل شد و شروع به تهیه نقشه سراسری کشور به شیوه فتوگرامتری با مقیاس کرد.
ممکنه بعضی ها در مورد نقشه های بزرگ مقیاس و کاداستر ندونن که در موردش باید بگم مرزبندی، محدوده بندی یا حدنگاری و یا کاداستر همون نقشه برداری ثبتی، یعنی نقشه برداری که ارزش حقوقی داشته باشه و بتونه بر اساس مرزهای تولید شده تو اون نقشه سند مالکیت صادر کنه. نقشه های کاداستر منبع اصلی داده ها در اختلافات و دعواها بین مالکان زمینِ که نمایش دهنده مرزها و مالکیت قطععات زمینه.
البته بعضی از نقشه های کاداستر جزییات بیشتری رو نمایش می دهند که میشه به نام ناحیه، شماره شناسایی منحصر به فرد اون ملک، گواه شماره عنوان، نام خیابونهای مجاور و ابعاد مرزها اشاره کرد.
اما این سازمان در سال 1352 در اداره جغرافیایی ارتش که به سازمان جغرافیایی ارتش تغییر نام داده بود، ادغام شد و نقشه های سراسری کشور هم که بهتون گفتم کم کم تکمیل شد و در عین حال نقشه های بزرگ مقیاس جهت رفع نیاز برنامه های آبادانی از منطقه های مختلف هم تهیه شد. این نکته هم نباید فراموش کرد که بخش خصوصی نقشه برداری هم در این مسیر، فعالیتهای قابل توجه داشت. در سالیان بعد، سازمان نقشه برداری از سازمان جغرافیایی ارتش جدا شد و تحت نظر سازمان برنامه و بودجه که امروزه سازمان مدیریت و برنامه ریزیِ به فعالیت خودش ادامه داد. امروزه این دو سازمان با استفاده از روشها و تجهزات نوین، کار تولید نقشه را به شکل مناسبی انجام میدن.
همونطور که شنیدین علم نقشه برداری تاریخ پر پیچ و خمی رو سپری کرده و من تنها تونستم گوشه ای از اون رو براتون بگم و سعی کردم تا بخشی از مفاخر این علم تو کشورمون رو بهتون معرفی کنم. که خالی از لطف نیست یه سری به زندگینامه اونها بزنین و تاثیر یافته هاشون رو نه تنها تو تاریخ ایران بلکه در تارخ علمی جهان ببینین و آشنا بشین. البته خیلی دوست دارم که اگه فرصتی بشه تو چند قسمت در مورد اونها هم صحبت کنم.
اما علم نقشه برداری تنها با ریاضیات و مفاخرش شناخته نمیشه. بلکه ابزاری که تو این علم ازش استفاده میشه از ابتدا تا به امروز همیشه علم نقشه برداری رو تعریف می کرده و به قولی نبودشون این علم رو به چالش کشیده. این ابزار هر چقدر هم که ساده باشن وجودشون برای اندازگیری ضروریه.
مثل زنجیر قدیمی که برای اندازه گیری طول ازش استفاده میشد تا پیشرفته ترین دوربینهایی که اگه با کارشون و نحوه عملکردشون آشنا بشین کلی براتون جذاب و باورنکردنی خواهد بود. مطمعنم که دوست دارین بدونین این دستگاهها چطور کار میکنن. چطور زوایا رو اندازه گیری می کنن و چطور با دقت بالا طول رو بدست میارن.
برای دونستشون کافیه که تو قسمتهای بعد با من همراه باشین. تو قسمت بعدی از مهندس کست قصد داریم با ابزار زاویه یاب و طولیاب، نحوه عملکردشون و روند پیشرفتشون تا به امروز آشنا بشیم.
ممنونم که تو این قسمت هم با من همراه بودین. امیدوارم که براتون مفید بوده و کمی به دانسته هاتون اضافه شده باشه. شما می تونید با به اشتراک گذاشتن و معرفی این پادکست با دوستاتون ما رو در هر چه بهتر شدن اون یاری کنید. و اینکه نظرهاتون ما رو دلگرم میکنه و باعث میشه تا با کمبودهامون آشنا بشیم و سعی در برطرف کردنشون بکنیم.
در انتها از خانم مهندس جیران کریمی که در جمع آوری اطلاعات این قسمت همکاری کردن و همچنین از خانم علیه شیرزاد که کاور این قسمت رو طراحی کردن بسیار ممنونم. بی صبرانه منتظرم تا در قسمت بعدی برگردم و با شما همراه باشم.
درباره عباس شیرزاد چناری
عباس شیرزاد چناری هستم فارغ التحصیل رشته نقشه برداری در مقطع کارشناسی، و 15 سال فعالیت در حوزه نقشه برداری بناها و محوطه های تاریخی و همچنین کارتوگرافی و تولید نقشه های استاندارد
نوشته های بیشتر از عباس شیرزاد چناری
دیدگاهتان را بنویسید